داروی بیماری دیروز و امروز ایران استقرار دموکراسی در نظام سیاسی است

داروی بیماری دیروز و امروز ایران استقرار دموکراسی در نظام سیاسی است و البته فهم و طرز استفاده ما از دموکراسی نیز اهمیت حیاتی دارد.
۱)  پرل هاربر و ورود آمریکا به جنگ ۱۹۴۱:
دولت آمریکا می دانست که ژاپن به پایگاه نیروی دریاییش در پرل هاربر حمله می کند و در این حمله صدها آمریکایی کشته می شوند، اما دولت برای ورود به جنگ جهانی نیاز به فضایی داشت که مردم مالیات دهنده قانع شوند. آمریکا نخست برای کسب هژمونی و سپس حفظ هژمونی بارها و بارها مردمش را تاکتیکی قربانی کرده چون هدف وسیله را توجیه می کند اساس اندیشه سیاسی در آمریکاست.
۲)  حمله حماس در هفت اکتبر ۲۰۲۳:
ما الان شاهد قدرت نظامی اسرائیل هستیم. اسرائیل با سازمان‌های اطلاعاتی توانایش تمام مراکز نظامی ایران را در سوریه و خود ایران شناسایی کرده. تمام مواضع حزب الله در لبنان را شناسایی کرده. عواملش در سطوح بالای سیاسی و نظامی خاورمیانه نفوذ کرده اند. اسرائیل در ترور سلیمانی و فخری زاده و سایر دانشمندان هسته ای و ترور رهبران حزب الله و حماس نشان داده که قدرت زیادی در کسب اطلاعات و در امر جاسوسی و تعقیب دشمنانش دارد و آخرین شاهکارش را در پخش پیجر بین فرماندهان حزب الله شاهدیم. بعد ناگهان بیخ گوش اسرائیل که سازمان های اطلاعاتیش در همه جا گوش و چشم و هوش دارند گروه نظامی حماس در حمله ای سازماندهی شده، که تدارکاتش ماه‌ها نیاز به زمان دارد، در هفت اکتبر به مردمی که در جشنواره موسیقی صلح شرکت داشتند صدها نفر را می کشد و عده ای را به گروگان می برد؟ به همین سادگی؟ آیا پرل هاربر دیگری با دسیسه آمریکا و اسرائیل رخ داده؟
۲)  غرب در تنگنا:
غرب، به ویژه آمریکا، با رشد صنعتی و اقتصادی چین با معضلی رو به روست که اگر توان حل آن را نداشته باشد چین مرکز ثقل صنعت و فرهنگ جهان می شود و به عبارتی یکه تازی آمریکا به پایان می رسد. آمریکا چند خطر بزرگ در برابر خود می بیند که سعی می کند آنها را با جنگ و تحریم رفع کند:
رفع خطر اول)
نزدیکی اتحادیه اروپا، در واقع آلمان، به روسیه خطر بزرگی برای آمریکا به شمار می رود چون هم آلمان راغب به گسترش روابط اقتصادی با روسیه است و هم شاهراه ابریشم نو از اوکراین می گذرد تا به بندر هامبورگ برسد. تحریک روسیه به حمله به اوکراین هم جلوی نزدیکی روسیه به آلمان را گرفت و هم شاهراه اقتصادی را مسدود کرد. اینکه ده ها هزار نفر در اوکراین قربانی استراتژی آمریکا شدند مهم نیست چون هدف وسیله را توجیه می کند.
رفع خطر دوم)
چین تصمیم دارد بخشی از تاسیسات و مراکز صنعتی را به سرزمین اویغورها که بخشی از زیستگاه‌هشان در همسایگی هند است منتقل کند چون هند را بازار بزرگی برای کالاهایش می پندارد. شاید دلیل انتقال اویغورها، که هنوز فرهنگ صنعتی شدن ندارند و شاید به خاطر باور به اسلام روزی موی دماغ اهداف چین شوند، از زادگاهشان همین باشد. آمریکا سعی می کند با تحریک هند رابطه حسنه بین چین و هند را از میان بردارد؛ چین و هند سال هاست که بر سر مرزهایشان اختلافاتی دارند که در حاضر چین می کوشد آتش این مناقشات را خاموش نگهدارد. آمریکا برای جلوگیری از رشد اقتصادی چین مجبور است کانال سرمایه گذاری به چین را ببندد و هند را جایگزین آن کند؛ غرب نیاز به تولید ارزان دارد وگرنه بازار جهانی را از دست می دهد. بدین گونه هند برای آمریکا اهمیت می یابد چون هم از نظر جمعیت و هم متمرکز نشدن قدرت اقتصادی برای اتخاذ تصمیم های سیاسی خطرش به مراتب از چین کمتر است.
رفع خطر سوم)
قرار است یکی از شاهراه های جاده ابریشم نو از ایران بگذرد و آمریکا باید برای حفظ هژمونیش سد این راه بشود. تا ایران با استبداد دینی و نارضایتی عمومی رو به روست و با آمریکا و اسرائیل دشمنی می ورزد و با نیروهای نیابتیش تهدیدی برای همسایگانش به شمار می رود خیال آمریکا راحت است چون با تحریم ایران می تواند جلوی این گذرگاه را بگیرد؛ با وجود ایران دموکراتیک آمریکا دستاویزی ندارد که جلوی این راه را بگیرد. حکومت ایران دارد ناآگاهانه به نفع آمریکا منطقه را برای ورود چین ناامن می کند. به عبارتی با برجام و نافرجام آمریکا هوشمندانه ایران را به بازی گرفته.
۴) سرمایه گذاری غرب در هند برای تضعیف اقتصاد چین:
با سرمایه گذاری غرب در هند و ایجاد مناقشه میان چین و هند از یک طرف و از طرف دیگر زمین‌گیر شدن جاده ابریشم نو در اوکراین و ایران، بندر بمبئی برای انتقال کالای ارزان به غرب اهمیت پیدا می کند. آمریکا تصمیم دارد از بندر بمبئی تا بندر حیفا کریدوری بسازد که از امارات و عربستان سعودی و چند شاخه دیگر، اردن و کرانه غربی و مصر، بگذرد. این کریدور باید امن باشد تا خدشه ای در انتقال کالا وجود نداشته باشد. ضامن امنیت این کریدور ترس و تسلیم کشورهای خاورمیانه است. به عبارتی آمریکا سعی دارد با قدرت‌نمایی نظامی ترس در دل کشورهای منطقه بیندازد تا سنگ اندازی نکنند. این ترس انداختن در دل‌ها را در حال حاضر تهاجمات ارتش اسرائیل به عهده گرفته که بخشی از قدرت نظامی آمریکاست.
۵) ایران ضعیف:
در همین مدت کوتاه و با حملات هوایی اسرائیل به مواضع ایران، قدرت تجهیزات جنگی و موشکی ایران به توهمات پیوست. تمام کشورهای منطقه که خیال می کردند ایران ارتش‌ قدرتمندی دارد که می تواند حتا اسرائیل را نابود کند، به ناتوانی ایران پی بردند و چه بسا گستاخ بشوند و تهدیدی جدی برای ایران به حساب بیایند. ضعف ارتش ایران و قدرت ارتش اسرائیل باعث ترس و تسلیم کشورهای منطقه‌ خواهد بود و این زد و بندی است که آمریکا با اسرائیل کرد برای حفظ امنیت کریدور بمبئی- حیفا. اسرائیل پایگاه نظامی آمریکا در خاورمیانه است و پشتوانه قلدری هایش پنتاگون.
۶) بعد از جنگ اکنون:
بعد از این جنگ، چه در اوکراین و چه در غزه و لبنان، نوبت به قزاقستان و منطقه قفقاز می رسد چون آلترناتیو چین برای دو شاهراه جاده ابریشم قزاقستان و منطقه قفقاز و سپس ترکیه است.
۷) احتیاط شرط عقل برای حفظ جان و مال ملت ایران است:
امیدوارم ایران بی گدار به آب نزند و با حمله به اسرائیل در دام توطئه آمریکا نیفتد. هر واکنش خشن یا حمله تلافی جویانه به اسرائیل دست آمریکا را باز می گذارد که تمام زیرساخت های ایران را برای ایجاد ترس در منطقه نابود کند. برگ برنده ایران در برابر توطئه آمریکا دموکرات شدن ایران است. ایرانی که به حقوق بشر احترام بگذارد و آزادی های اجتماعی و سیاسی را رعایت کند توطئه های آمریکا را نقش بر آب می کند. این فاجعه نتیجه سیاست های اشتباه جیم الف است که هم از مشروعیت در میان مردم محروم است و هم در جهان اعتباری ندارد. جیم الف باید بفهمد که نجات ایران در گرو رفع زحمت حکومتگران فعلی از سر ملت است. باید حکومتگران فعلی بفهمند که در هر امر سیاسی و اقتصادی و فرهنگی شکست خورده اند و مردم دارند تاوان این شکست را می دهند. دموکراسی تنها راه رهایی از این مخمصه است و کنشگران جیم الف نباید سرنوشت تلخ خود را با سقوط ایران و بدبختی مردم گره بزنند. باور کنیم که اسلام سیاسی شکست خورد و روحانیت شیعه رسوایی بار آورد و برای همیشه نزد ملت رنگ باخت.
پ.ن.
در فیسبوک عده ای از کشته شدن حسن نصرالله خوشحالند و نمی دانند اگر حکومت ایران برای حفظ آبرو به افعال تحریک آمیز اسرائیل پاسخ بدهد و در پی آن ارتش آمریکا در دفاع از اسرائیل وارد میدان شود مجبورند بغچه بغل از کوه ها به طرف ترکیه بگریزند. پس برای چیزی شادمانی کنید که عواقب سنگینی برایتان نداشته باشد. جان و مال ایرانی های خارج نشین که در خطر نیست، داخلی ها تاوان حماقت حکومت را می پردازند. کسانی که به یاری تحلیل کارشناسان تلویزیون ایران اینترنشنال می انگارند آمریکا مخالف حکومت کنونی ایران است سخت در اشتباهند چون آمریکا به چنین دشمن فرضی ضعیفی برای تبلیغات و جو سازی و ناامن کردن دنیا نیاز دارد.

نوشته های مرتبط